قرآن و موسيقی
قرآن و موسيقی
--------------
از اين آيا ت شريفه در قرآن تعبير به حرمت موسيقی شده است. سوره انعام آيهٔ ٣٦: (ما الحيات الدنيا إلا لعب و لهو)؛ زندگی دنيا جز لهو و لعب نيست.
و نيز آيهٔ ٦٤ سوره عنكبوت: (ما هذه الحيات الدنيا الا لهو و لعب و لدارالأخره خير والذين يتقون افلا تعقلون)؛ اين زندگی دنيا لهو و لعب است و زندگی آخرت بهتر است برای آنانی كه تقوا پيشه كرده و عاقلانه میانديشند
و نيز در آيهٔ ديگری در سورهٔ محمد (ص): (و انما الحيات الدنيا لعب و لهو)؛
و نيز آيهٔ در سورهٔ حديد است:(اعلموا انالحياتالدنيا لعب و لهو)؛
و همچنان در سورهٔ ديگری آمده است كه :( فا تجنبوا قول الزور)؛ از سخن باطل و دروغ و شهادت ناحق و قول زور سخن با طل بپرهيزيد
و همچنان در سورهٔ مؤمنون آمده است كه: ( والذين هم عنالغو معرضون)؛ ايمان داران كسانی هستند كه از سخنان بيهوده و باطل اجتناب میورزند.
آری، ترديدی وجود ندا رد كه ممكن است موسيقی به معنای مبتذل آن يكی از مصاديق اين آیات شريفهٔ قرآن باشد، اما فقط و تنها حرمت موسيقی از اين آيات فهميده نمیشود، بلكه دهها موضوع ديگر هم كه لغو و لعب و لهو و قول زور باشد از معانی اين آيات میبا شد، مثلا: مفسرين گناهان كبيره و شرك به خدا و قتل نفس و شهادت باطل و غيبت و بهتان و كذب و دروغ و ریا و عاق والدين را هم از معانی اين آيا ت بر شمردهاند.
تعبير ظاهری اين آيا ت قرآن اين است كه زندگی دنيا و خود دنيا بازيچه و اسباب بازی بچگانه و لعب و لهو است و يا زندگی دنيا لهو است و بيهوده و براب سرگرمی انسان ها ا ست . ا گر بر فرض سوا ل فوق ، ا گر دنيا و ا مدن به ا ن ، ا ين چنين با شد اين ها تعابير ومعني درستی از آيات قرآن نمیباشد، چرا كه در دنيا عبادت است، نماز است، روزه و حج و زكات و عدالت و حقوق انسان و دهها مو ضوعات خيريه و توالد و تناسل انسا نها است؛ آيا اينها همه لغو و بيهوده و باطل و بیمعنا میباشد؟ طبيعی و روشن است اگر احياناً بنا بر تحليل ظاهر قرآن اينها همه اوهام و زشت و پليد و لهو و لعب و لغو است پس چرا هنرهای تجسمی و و رزشهای بشری فوتبال و شعر و ادبيات و موسيقی و هنرهای ديگر رایج دنيا لغو و لهو نباشد وقتی نماز لغو است، اينها هم لهو و لغو است. اگر آنها هم لغو باشد وای به حال دنیا و زندگی دنیا! نخير، اينچنين نيست، نه همه دنيا بد است نه هم همهٔ افعال و كردار انسانها در دنيا و نه هم نوع مخلوقات خداوند و نه هم اصنا ف موجودات هستی و نه هم عبادات و هنرها.
قرآن تعبير زيبای دارد میگويد: ( ربنا ما خلقت هذا با طلا): خدايا تو اين هستی را بيهوده نيافريدی اين ما هستم كه بيهودهگرا و بازیگر و بیسر و سامان هستم و در عالم هستی فكر نمیكنيم و واقعيت را ا ز اوهام تميز نمیدهيم و حق را از باطل جدا نمیسازيم و لهو و لغو و لعب را از واقعيت و حقيقت و معنویت تميز نمیدهيم و همه چیزها را از دید خود، خوب و بد میدانیم وزندگی را بیهدف میدانيم.
بنا بر اين هما نطوری كه زندگی برای انسانها واقعيت و حقيقت و هدف دارد، افعال و كردار آدمی نيز میتواند هدفمند و واقعگرا باشد؛ فرقی ندارد كه حركتهای تكاملی انسان و گرايشهای معنوی وی از چه موضوعاتی حاصل میگردد.
ممكن است برای كسی نمازخواندن و انجام عبادات سرگرمكننده و لهو و عادت شده باشد و خالی از محتوا و معنويت باشد و نماز وی را از منكرات نهی نسازد؛ همانطوریكه بسیاری ديگر افعال بيهوده را انسانها عادتاً و تقليدی و بدون تحقيق و تعقل انجام مدهند و نيز از آن طرف ممكن است گسيل و حركت انسانها ا ز طريق هنرهای نمايشی و ادبی و فرهنگی و موسيقی و ورزشهای گوناگون سازنده و تكاملبخش باشد و از معنای بيهودگی و لغويات خارج و داخل در اعمال هدفدار و حقيقتياب گردد و هدفمندی خود را در يافته و موجب تحول ا نسانها گردد.
بنا بر اين تحليلی که از معانی لعب و لغو و لهو و نيز قول زور كه در قرآن آمده است و از آنها تعبير به مطلق حرمت موسيقی میشود؛ در صورتی كه موسيقی و هر مورد ديگری كه از بيهودگی خارج گردد و هدفمند و ارزشی و معنويتگرا و حقيقيتياب و واقعگرا باشد، از تحت موضوع حرمت موسيقی بيرون میگردد و احادیث وارده در مورد حرمت موسیقی از پیامبر اسلام (ص) هم باید مؤیید مضمون آیات قرآنی باشد و با مفاهیم کتاب الهی قرآن منافات نداشته باشد.
پس نمیشود هر نوع موسيقی را لغو و لهو و سخن دروغ و بيهودی دانست.
[ بازدید : 482 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]